ماهان جونماهان جون، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

خاطرات ماهان عسلی

این روزهای من

1393/5/25 2:44
نویسنده : مامان سارا
289 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم آرام آرام قد میکشد و من در سایه ی امن صداقت ناب کودکانه اش بزرگ میشوم

متنظراو می رقصد و من آرام آرام نوای کودکانه اش را زمزمه میکنم


متنظراو میخندد و من از شوق حضورش اشک می ریزم

متنظراو در آغوشم آرام میگیرد و من تا صبح از آرامشش آرام میشوم

متنظراو بازی میکند و من شادمانه آنقدر مینگرمش تا چشمانم جز او هیچ نبیند

متنظراو حرف میزند به زبانی که کسی جز من نمیفهمدش

متنظرطبیعت را حس میکند. . . خدا را می بوید و من . . .

متنظرکودکانه در سایه ی بزرگیش پنهان میشوم 


متنظرتا از گرمای دست نوازش غیب بی بهره نمانم

متنظراین روزهای من پر است از پسرم

متنظراین روزهای من روزهای عجیبیست روزهای بی وقتی 
 

متنظرروزهایی که شبش چه زود فرا میرسد و شب هایی که نخوابیده زود

متنظرصبح میشود  و شب و روزهایی که با بزرگ شدن پسرم میگذرد 


فرشتهو خدایی که این نزدیکی هاست تا بتوانم مراقب پسرم باشم .فرشته 

پسندها (2)

نظرات (2)

هدیه
30 مرداد 93 18:56
سلام عزیزم . امیدوارم حال پسرت خوب باشه . من عکس سرویس خواب فراری رو تو وب قبلیت دیدم . میخاستم بپرسم از کجا و چه قیمت گرفتی ؟ اخه من خیلی دنبالشم . ممنون
مامان سارا
پاسخ
سلام عزیزم سرویس خوابش رااز بالسا گرفتیم
فــــــــــــریبا
3 شهریور 93 22:33
سلام سارا جون خوبی عزیزم ماهان جون خوبه ؟ الهی بگردمممممممممممم انشا الله هر روز از موفقیت ها و رشدش بنویسی ببوس گل پسرمو