ماهان جونماهان جون، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره

خاطرات ماهان عسلی

محیط مونتسوری1-2 سالگی

    از این بعد سعی میکنم مقالات مرتبط با سن ماهان جون را در وبلاگ قرار بدم تا سایر دوستانی که نی نی های همسن ماهان جون دارند هم بهره ببرند.      محیط مونتسوری- 1 تا 2 سالگی   کودکان در پایان این مرحله تحرک بیشتری دارند و قادرند با ثبات بیشتری راه بروند. اگر زمانی که آنها کوچکتر هستند به آنها اجازه حرکت دهید مهارتهای حرکتی ضعیف شان شکوفا خواهد شد. هم اکنون آنها قادرند کارهای بیشتری با دستهایشان انجام دهند زیرا دیگر از چهار دست و پا رفتن رها شده اند. اتاق باید برای کودک ایمن باشد و همچنین حالا که کودک می تواند خوب بایستد و به ...
18 آذر 1393

یا اباعبدلله الحسین

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست  این چه شمعیست که جانها همه پروانه اوست  هر کجا می نگرم رنگ رخش جلوه گر است  هر کجا می گذرم جلوه مستانه اوست هر کسی میل سوی کرببلایش دارد من چه دانم که چه سریست به در خانه اوست     ایام سوگواری سید و سالار شهیدان و سرور جوانان اهل بهشت بر همه مسلمین جهان تسلیت باد     عکس ماهان جون و بقیش در ادامه مطلب ماهان جان میدانم عشق حسین در وجودت آمیخته  وقتی میبینم با نوحه های اباعبدلله تو هم بر سینه میکوبی از خودم میپرسم که این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ماه من حسینی باش و حسینی بما...
12 آبان 1393

نامه ویکتور هوگو به فرزندش

قبل از هر چیز برایت آرزو میکنم که عاشق شوی ،  و اگر هستی ، کسی هم به تو عشق بورزد ، و اگر اینگونه نیست ، تنهاییت کوتاه باشد ، و پس از تنهاییت ، نفرت از کسی نیابی. آرزومندم که اینگونه پیش نیاید ........ اما اگر پیش آمد ، بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی. برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی ، از جمله دوستان بد و ناپایدار ......... برخی نادوست و برخی دوستدار ............ که دست کم یکی در میانشان بی تردید مورد اعتمادت باشد . و چون زندگی بدین گونه است ، برایت آرزو مندم که دشمن نیز داشته باشی...... نه کم و نه زیاد ..... درست به اندازه ، تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قراردهند ، که دست کم یکی از آنها اعتراضش به حق ب...
12 شهريور 1393

شعر زیبایی در وصف پدر و پسر

نمک بر زخمها شیرین تر از خواب سحر گردد                                              جگرها خون شود تا یک پسر مثل پدر گردد پدر در کودکی از شوق دل دست پسر گیرد                                               به امیدی که در پیری پسر دست پدر گیرد                         ...
5 شهريور 1393

شعر زیبایی در وصف مادر و پسر

پسر رو قـــدر مــــادر دان کـه دایم          کشد رنج پسر بیچــــــــاره مـــــادر برو بیش از پدر خواهش که خواهد          تو را بیش از پــدر بیچــــاره مـــــادر نگهـــــداری کند نـه مــــاه و نه روز          تو را چون جـــان ببر بیچاره مـــــادر از ایــن پهلو بــــه آن پهلو نگــــردد          شب از بیم خطـــر بیچــاره مـــــادر به وقت زادن تــو مــــرگ خـــود را          ببیند در نظـــــــر بیچــــــاره مـــــادر بشــــوید کــهــنه و آرایـــــــد او را    &n...
5 شهريور 1393

این روزهای من

پسرم آرام آرام قد میکشد و من در سایه ی امن صداقت ناب کودکانه اش بزرگ   میشوم .  او می رقصد و من آرام آرام نوای کودکانه اش را زمزمه میکنم .  او میخندد و من از شوق حضورش اشک می ریزم .  او در آغوشم آرام میگیرد و من تا صبح از آرامشش آرام میشوم .  او بازی میکند و من شادمانه آنقدر مینگرمش تا چشمانم جز او هیچ نبیند .  او حرف میزند به زبانی که کسی جز من نمیفهمدش .  طبیعت را حس میکند. . . خدا را می بوید و من . . . کودکانه در سایه ی بزرگیش   پنهان میشوم   تا از گرمای دست نوازش غیب بی بهره نمانم .  این روزهای من پر است از پسرم ا...
25 مرداد 1393

عاشقانه های من و ماهانم

عاشق این عکسم می دونی چرا پسرم چون همیشه تو رویاهام این لحظه رو میدیدم که در آغوش من باشی و سرت رو روی شونه هام بزاری ممنونم که عشق مادر بودن رو به من هدیه دادی خدا جووووووووووووون                                                              ...
26 تير 1393

احساسات مادرانه ام

قربون پسر نازم برم من با این شیرین کاریهات کم کم داری تلاش میکنی چهار دست و پا  راه بری و خودت از حالت دراز کشیده بلند میشی و میشینی همچنان هم که عاشق لپ تاپ بابایی هستی و به یک چشم به هم زدن خودتو پای لب تاپ و موس رسوندی و تا من میگم نه بیا اینور زود بهت بر میخوره  ، شروع میکنی به دعوا کردن من و اااااااااااااااه و نهههههههههههه و گریههههههههههه (یادمه یه بار ساعت حدود 1 نیمه شب بود که یهو از خواب بیدار شدی و تا دیدی ما بیداریم یه لبخندی زدی و شیرجه رفتی سمت لب تاپ و موس را قاپیدی و با یه آرامشی رفتی سر جات  ،دیگه من و بابا امیر تو اون وضعیت دلمونو از خنده گرفته بودیم) خلاصه من تا زمانی که شما بیدار...
26 خرداد 1393

آرام، آرام میمیری

آرام، آرام میمیری اگر خطر نکنی میان پیله بمانی اگر سفر نکنی   اگر گوش زمان را به خنده کر نکنی اگر چشم زمین را به گریه تر نکنی   آرام، آرام، میمیری با مرگ هم آغوش می شوی از یاد میروی فراموش می شوی اگر خطر نکنی اگر سفر نکنی درنگ اگر بکنی شتاب اگر نکنی آرام، آرام، آرام میمیری اگر به صدای زندگیت گوش نکنی اگر به شکل زندگیت شک نکنی اگر به حس سرکشت گوش نکنی اگر با روزمرگیت سر بکنی اگر تو برای رویاهایت سفر نکنی اگر لباس های رنگی به تن نکنی   آرام، آرام میمیری با مرگ هم آغوش می شوی از...
28 ارديبهشت 1393