عاشقتیمممممممممممممممممم ماه من
ماهان عسلی بازیگوش من خیلی ناناز شدی و هر روز یه شیرین کاری جدید ازت میبینیم
یه روز با پاهای کوچولوت شروع به دست زدن میکنی
یه روز دیگه سرت را بالا پایین میکنی و ما بهت میگیم دوپس دوپس کن و تو میکنی
یه روز دیگه دست دسی میکنی
وقتی یه نینی میبینی اینقدر ذوق میکنی و همش شیرین کاری براشون میکنی که بهت توجه کنن .
الهی فدای این معاشرتی بودنت بشم من !
چند روزی هم هست تلاش میکنی چهار دست و پا بری ولی هنوز موفق نشدی عشق من ،ولی هر جای خونه باشی خودتو به یه سیم میرسونی(مخصوصا موس لب تاب و سیم شارژرش) و فوری سرش را پیدا میکنی و میکنی توی دهنت !!!!من نمیدونم آخه مگه تو برق داری که سری سوکت ها را دهنت میکنی !!! مگه میخوای مهندس برق بشی ماهانم؟؟؟
خلاصه خیلی خود شیرینی و خدا را شکر بغل غریبه ها هم که میری غریبی نمیکنی و همه عاشقت میشن
دیگه هر چی از این لحظه های با تو بودن بگم کم گفتم که خوشبخترین آدم دنیام وقتی با توام، وقتی بوی نفسهات را حس میکنم انگار بوی بهشته، وقتی دالی میکنی و بغل بابایی بدو بدو میای بغلم و میخندی انگار دنیا را به من دادن
انگار یه تکه از قلبم را بیرون سینه دارم
انگار عاشق تر از همیشه هستم
تازه با اومدن تو زندگی برام یه رنگ و بوی دیگه ای گرفته ماهان جان
انگار خدای مهربونم برام یه فرشته فرستاده زمین تا معنی زندگی را باهاش بفهمم یه فرشته که بالهاش را تو آسمونها جا گذاشته و زمینی شده.
اونقدر دوسم داری که وقتی حتی یک قدم از کنارت دور میشم چنان گریه ای میکنی که نگو و نپرس
یا وقتی من لباس میپوشم که بریم بیرون و تو ، تو بغل بابایی هستی اونقدر دست و پا میزنی که خودتو به من برسونی و یه وقت جا نمونی
آخه من بدون تو کجا برم عشقم ،تو همه دنیای منی
تازه میفهمم که مادر ها چه حسی به بچه هاشون دارن ،انگار پاره ای از وجودمی