ورود به پنج ماهگی واین همه کار جدید!
ماهان عسلی من از وقتی وارد چهار ماهگی شدی هر لحظه یه کار جدید ازت میبینم و شگفت زده میشم
دیروز برای اولین بار خودت را به پهلو میچرخوندی و تلاش میکردی که غلت بزنی و من هم کمکت کردم و موفق شدی عسلکم
وقتی توی تشک بازی هستی عروسکهای بالای سرت را تکون میدی و خودت ذوق میکنی
وقتی کسی باهات کاری نداره ، با صدای بلند میزنی زیر آواز و به من نگاه میکنی که یعنی حواست به من باشه! الهی قربونت برم که تلاش میکنی که همه بهت توجه کنند .دوست دارم صداهات را اینجا بنویسم ولی نمیدونم چه طوری باید نوشتشون ولی عوضش حسابی ازت فیلم گرفتیم
یاد گرفتی پستونکت را در میاری و دوباری میزاری دهنت
با جغجغه هات خیلی حال میکنی و تو دستت نگه میداری و تکونش میدی و میبری سمت دهنت تا بخوری
بازیگوشیهات هم که دکتر گفت برای التهاب لثه هات هست و قربونت برم افتادی تو بحران دندون در آوردن و یه روز خوبی یه روز بازیگوش، تا بالاخره معلوم نیست کی اولین مرواریدت را من تو صدف دهانت میبینم
خلاصه این همه پیشرفتت منو و بابا امیر را شگفت زده کرده ماهانکم