یازده ماهگیت مبارک عسلکم
یازده ماه از بزرگ شدنت میگذرد نازنینم و من یازده ماه هست که با نفسهات نفس میکشم و با آه گفتنت بند دلم پاره میشه و من هر روز با تو میخندم و بوی زندگی را احساس میکنم تو زیباترین مخلوق خدایی ماهانم پسرم روز ها از پی هم میگذرن و تو داری روز به روز بزرگ تر فهمیده تر و بالنده تر میشی تو داری کم کم راه میری تو الان دستت را میگیری وخودت می ایستی حرف میزنی تو الان بابا و ماما و دد و آب را با زبون خودت میگی و من کاملا متوجه میشم دندون در میاری تو الات 6 تا دندون داری (4 تا بالا و 2 تا پایین) میرقصی و آنقدر هنرمندانه دستهای کوچکت را تکان میدهی که مرا مبهوت تماشای ...